دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Investigation of the effects of lower Caspian Sea water level on Gorgan Bayبررسی اثرات کاهش سطح آب دریای کاسپی بر خلیج گرگان122631510.22069/japu.2022.20126.1648FAسعید شربتینویسنده مسئول، مربی گروه تولید و بهرهبرداری آبزیان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.Journal Article20220418According to researches, the continuation of the trend of lowering the water level as a new round of oscillating features of the water level in the Caspian Sea is not unexpected. Due to the separation of Gorgan Bay from the Caspian Sea, many irreparable environmental and economic risks will affect micro and macro management in regional and supra-regional dimensions. According to studies, Gorgan Bay is not endangered and the decrease in water level is considered part of the natural behavior of Gorgan Bay against the fluctuation of the Caspian Sea water level. The proposed option is dredging the Ashuradeh canal after the water level reaches minus 27.5 meters. However, according to the results of the current study, declining water levels have caused nutritionalism, destructive ecological substitutions, changes in the structure of biological communities, morphological changes, increased sedimentation, bay drought and increased salinity, damage to ecotourism and marine infrastructure and reduced the depth of inputs in Gorgan Bay. Accordingly, the issue of urgency and crisis in Gorgan Bay is obvious. Therefore, finding a solution that can save Gorgan Bay from the emergencies and crises ahead is inevitable. It is suggested that short-term action be taken to align the Caspian Sea basin countries to determine water rights from rivers and dredge traditional canals to prevent the Gulf from being cut off from the sea. In the long-term action, the construction of a new canal is proposed to increase self-purification and prevent the emergence of degraded ecosystems.بر پایه پژوهشهای انجام شده ادامه روند کاهش سطح آب به عنوان دور جدیدی از ویژگیهای نوسانیِ سطحِ آب در دریای کاسپی دور از انتظار نیست. در اثر جدایی خلیج گرگان از دریای کاسپی، بسیاری از مخاطرات جبرانناپذیر زیستمحیطی و اقتصادی متوجه مدیریت خرد و کلان در ابعاد منطقهایی و فرامنطقهایی خواهد شد. بر پایه مطالعات انجام شده، خلیج گرگان در معرض خطر قرار نداشته و کاهش سطح آب بخشی از رفتار طبیعی خلیج گرگان در برابر نوسان سطح آب دریای کاسپی تلقی میگردد. گزینه پیشنهادی، لایروبی کانال آشوراده پس از رسیدن تراز آب به منفی 5/27 متر میباشد. ولیکن بر پایه نتایج مطالعه کنونی کاهش سطح آب سبب بروز تغذیهگرایی، جانشینیهایبومشناختی مخرب، دگرگونی در ساختار جوامع زیستی، تغیرات مورفولوژیکی، افزایش رسوبگذاری، افزایش شوری و خشکیزدگی خلیج، خسارت وارده بر اکوتوریسم و زیرساختهای درپیوند با خلیج و کاهش عمق کانالهای ورودی در خلیج گرگان گردیده است. بر این اساس بحث اضطرار و بحران در خلیج گرگان آشکار میباشد. لذا یافتن راهحلی که بتواند خلیج گرگان را از اضطرارها و بحرانهای پیشرو رهایی بخشد امری اجتنابناپذیر میباشد. پیشنهاد میگردد در اقدام کوتاه مدت نسبت به همسو نمودن کشورهای حوزه دریای کاسپی جهت تعیین حقآبه از رودخانهها و لایروبی کانالهای سنتی برای جلوگیری از قطع ارتباط خلیج از دریا اقدام گردد. در اقدام بلند مدت احداث کانال جدید جهت افزایش خودپالای و جلوگیری از بوجود آمدن بومسازگانهای تخریبی پیشنهاد میگردد.https://japu.gau.ac.ir/article_6315_5081b7a0e62da0b38285643ca1db7516.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Study of some growth characteristics of leaping mullet (Chelon saliens, Risso, 1810) in the mouth of Gorgan Bay - Southeast of the Caspian Sea (Ashuradeh)بررسی برخی ویژگی های رشد کفال پوزه باریک (Chelon saliens,Risso,1810) در دهانه خلیج گرگان- قسمت جنوب شرقی دریای خزر (آشوراده)2331631610.22069/japu.2022.20081.1645FAیونس کلتهنویسنده مسئول، دانشآموخته کارشناسی گروه مهندسی شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20220410In this study to investigate the relationship between length and weight of Leaping Mullet (Chelon saliens) 177 fish samples (91 Female and 86 Male) of leaping mullet were caught by fin nets from June 2020 to July 2020. sex ratio of male to female was 1:1 that showed no significant difference between sex ratio of male and female in population (〖 x〗^2=0.141 , P > 0.05 ). Maximum total length and weight were 28 cm and 186 g for females, 22cm and 137 g for males. The length-weight relationship of female was W=0.0048 〖Tl〗^3.167 (r^2 = 0.78) and the length-weight relationship of male was W=0.0313 〖Tl〗^2.542 (r^2 = 0.80) and the total relationship was W=0.0123 〖Tl〗^2.856 ( r^2 = 0.78. ( The results showed negative allometric growth for males and isometric growth for both population and female groups (t-test,t_male=3.350,t_female=0.959,t_population=1.290 ,p<0.05)در این تحقیق جهت بررسی رابطه طول و وزن کفال پوزه باریک تعداد177 قطعه(91 ماده و 86 نر) ماهی کفال پوزه باریک به وسیله تور پره از خرداد 1399 تا تیر ماه سال 1399 صید گردید. نسبت جنسی نر به ماده در جمعیت مورد مطالعه 1:1 بود که اختلاف معنی داری بین نسبت جنسی نر و ماده در جمعیت فوق وجود نداشت (x^2=0.141 , P > 0.05). بیشینه طول کل و وزن ماده ها 28 سانتیمتر و 186 گرم و برای نرها 22 سانتیمتر و 137 گرم ثبت گردید. رابطه طول و وزن در ماده ها (r^2 = 0.78) W=0.0048 〖Tl〗^3.167 و در نر ها (r^2 = 0.80) W=0.0313 〖Tl〗^2.542 و در جمعیت (r^2 = 0.78) W=0.0123 〖Tl〗^2.856 به دست آمد. نتایج نشان داد که الگوی رشد از نوع آلومتریک منفی برای جنسیت نر و برای دو گروه جمعیت و جنسیت ماده از نوع ایزو متریک می باشد (p<0.05 t-test,t_male=3.350,t_female=0.959,t_population=1.290,).https://japu.gau.ac.ir/article_6316_580c1dda66539ade5d3c273e7e9973f9.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Effect of dietary administration of lactobacillus plantarum on reproduction related genes expression Vitellogenin and Estrogen receptor and cyp19a) Sex hormones ( progesterone, estradiol) and histology of gonad in female of zebrafish (Danio rerio) on Sex hormone estradiol and histology of gonad in female of zebrafish (Danio rerio)اثرات بهکارگیری پروبیـوتیک لاکتـوباسیلوس پلانتاروم(Lactobacillus plantarum) بر هورمون جنسی استرادیول و بافت گنادی در جنس ماده ماهی گورخری (Danio rerio)3342631710.22069/japu.2022.20038.1638FAفاطمه واحدی امیریدانشجوی دکتری گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانولی اله جعفرینویسنده مسئول، دانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانرقیه صفریدانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانسید حسین حسینی فردانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20220314The objective of this study was to investigate the effect of different levels of Lactobacillus plantarum probiotic on estradiol hormone and gonad tissue in zebrafish (Danio rerio). So, six hundred healthy zebrafish (0.15+0.01 gr) were randomly distributed in 12 glass aquariums and fed experimental diets contain different levels of L. plantarum (0%, 105, 106 and 107CFU/gr ) for 3 months . After this period and sex determination, males were seprated and females fed probiotic for 1 month more. At the end of the experiment, the whole body of the fish was used to measure the hormone, the amount of esteroid hormone was measured by RIA method. Also of the histological point of view were studied by light microscope. The results of this study showed an increase in the amount of estradiol hormone during vitellogenesis in fish fed 106 CFU/gr L. plantarum which had a significant difference with other treatments (P <0.05). However, 107 CFU/g fed L. plantarum treatment had a decreasing trend. In tissue sections, the most of the eggs in control were clearly in the second and third stages of sexual maturation while in the 106 CFU/gr fed treatment, most of the eggs were in the third and fourth stages and even at the end of the fourth stage of maturation.These stages were more common than treatments fed 105 CFU/g and 107 CFU/g L. plantarum. The results of the present study indicated that the use of probiotics L. pentarum in the effective amounts can be considered as a new strategy to improve reproductive performance.در این تحقیق تأثیر سطوح مختلف پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم در جیره غذایی بر هورمون های جنسی استرادیول و بافت گنادی ماهی گورخری بررسی شد. تعداد 600 قطعه بچهماهی بامیانگین وزنی01/0±15/0 گرم در 4 تیمار و 3 تکرار با جیرهی غذایی پایه همراه با سه سطح پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم (CFU/gr 105، 106 و107) به مدت سه ماه تغذیه شدند. در پایان دوره و مشخص شدن جنسیت، جنس نر از آزمایش خارج و جنس ماده به مدت 1 ماه به وسیله همان جیرههای تغذیه شدند. در انتهای دوره از کل بدن ماهی استفاده گردید و پس از تهیه سرم، به روش RIA میزان هورمونهای استروئیدی اندازه گیری گردید. سـپس بخشی از بافت گناد نمونه برداری و میکروسکوپ نوری بررسی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهنده افزایش این هورمون در زمان ویتلوژنز میباشد که در تیمار تغذیهشده با CFU/gr106 لاکتوباسیلوس پلانتاروم افزایش معنیداری نسبت به بقیه تیمارها نشان می-دهد(P<0.05). ولی تیمار تغذیهشده با CFU/gr107 لاکتوباسیلوس پلانتاروم روند کاهشی داشته است. در مقاطع بافتی در تیمار شاهد بیشتر تخمکها به وضوح در مرحلهی دوم و سوم رسیدگی جنسی قرار دارند. در تیمار تغذیهشده با CFU/gr106 لاکتوباسیلوسپلانتاروم بخش عمده تخمکها در مرحله سوم و چهارم و حتی انتهای مرحله چهارم بلوغ بودند. که نسبت به تیمارهای تغذیهشده با CFU/gr 105و CFU/gr107 لاکتوباسیلوس پلانتاروم این مراحل بیشتر مشاهده میشود. نتایج مطالعه حاضرنشان میدهد که استفاده از پروبیوتیکها لاکتـوباسیلوس پلانتاروم در مقدار موثر میتواند بهعنوان یک راهبرد جدید در بهبود عملکرد تولیدمثلی مورد توجه قرار گیرد.https://japu.gau.ac.ir/article_6317_c8d8b936bd419649d86c5ad5a22ee44b.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Investigation of the effects of environmental variables on biodiversity pattern and seasonal distribution of macroinvertebrates in Shahrestanak Riverبررسی اثرات متغیرهای محیطی بر الگوی تنوع زیستی و پراکنش فصلی درشت بیمهرگان کفزی رودخانه شهرستانک4359603610.22069/japu.2022.20236.1664FAشهرزاد دانش فردانشآموخته کارشناسیارشد گروه محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیطزیست، کرج، ایران.جواد رمضانینویسنده مسئول، استادیار گروه محیطزیست دریایی، دانشکده محیطزیست، سازمان حفاظت محیطزیست، کرج، ایران و گروه تنوع زیستی و ایمنی زیستی، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیطزیست، تهران، ایران0000-0002-5584-7044محمدرضا رحمانیاستادیار گروه محیطزیست دریایی، دانشکده محیطزیست، سازمان حفاظت محیطزیست، کرج، ایران و گروه تنوع زیستی و ایمنی زیستی، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیطزیست، تهران، ایرانID: 0000-0002-5378-8بهزاد رایگانیدانشیار گروه محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی، دانشکده محیطزیست، سازمان حفاظت محیطزیست، کرج، ایران و گروه ارزیابی و مخاطرات محیطزیست، پژوهشکده محیطزیست و توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیطزیست، تهران، ایران0000-0002-6169-0602هانیه صوفیدانشآموخته کارشناسیارشد گروه محیطزیست دریایی، دانشکده محیطزیست، سازمان حفاظت محیطزیست، کرج، ایرانJournal Article20220521Macroinvertebrates of running water are affected by their environment and their distribution in the habitat is affected by changes in environmental factors of the habitat. The aim of this study was to investigate the effect of some environmental factors on the large diversity of benthic invertebrates in Shahrestanak River, Karaj. Sampling of benthic invertebrates was conducted using a sorber sampler at six stations (with four replications per station) in 1397 and in two seasons of spring and autumn by measuring 10 environmental variables. A total of 12 families of large benthic invertebrates were identified in spring and 13 in autumn, in which the larvae of aquatic insects had the highest frequency. According to the results, station three (middle of the river) had the highest frequency and also the families Heptageniidae and Baetidae had a high frequency. In spring, the highest diversity, dominance and species richness was in station four (downstream) and the highest uniformity was in station six (downstream). The highest amount of diversity, dominance and uniformity in autumn was related to station one (upstream of the river) and the highest amount of species richness was related to station two (middle). Changes in environmental variables of resistance, electrical conductivity and total soluble solids (spring), flow rate and height (two seasons) were significantly different. In addition to the mentioned variables, the factors of width, depth, height and speed of water flow were among the factors affecting the frequency and composition of large species of benthic invertebrates. It seems that effective environmental factors in the study area have affected habitat conditions, diversity, abundance and species composition. Conducting these studies, while understanding the needs of aquatic organisms, contributes to effective conservation planning, determination of appropriate ecological water rights and sustainable abstraction of river resources.درشت بیمهرگان کفزی آبهای جاری تحتتاثیر محیط پیرامون خود بوده و پراکنش آنها در زیستگاه متاثر از تغییرات فاکتورهای محیطی است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر برخی فاکتورهای محیطی بر تنوع درشت بیمهرگان کفزی رودخانه شهرستانک بود. نمونهبرداری از درشت بی مهرگان کفزی با استفاده از سوربر در شش ایستگاه (با چهار تکرار) در سال 1397 و در دو فصل بهار و پاییز با سنجش 10 متغیر محیطی انجام شد. در مجموع در فصل بهار 12 و در فصل پاییز 13 خانواده از درشت بیمهرگان کفزی شناسایی شد که لارو حشرات بیشترین فراوانی را داشتند. طبق نتایج، ایستگاه سه (میانه رودخانه) دارای بیشترین میزان فراوانی و خانواده های Heptageniidae و Baetidae نیز فراوانی بالایی داشتند. در فصل بهار بیشترین میزان تنوع، غالبیت و غنای گونهای در ایستگاه چهار (پایین دست) و بیشترین میزان یکنواختی در ایستگاه شش (پاییندست) بود. بیشترین میزان تنوع، غالبیت و یکنواختی در فصل پاییز مربوط به ایستگاه یک (بالادست) و بیشترین میزان غنای گونهای نیز در ایستگاه دو (میانه) بود. تغییرات متغیرهای محیطی مقاومت، هدایتالکتریکی و کل مواد جامد محلول (بهار)، دبی و ارتفاع (دو فصل) تفاوت معنیدار داشتند. همچنین فاکتورهای عرض، عمق، ارتفاع و سرعت جریان آب جزء فاکتورهای موثر بر فراوانی و ترکیب گونهای درشت بیمهرگان کفزی بودند. به نظر میرسد فاکتورهای محیطی موثر در منطقه مورد مطالعه بر شرایط زیستگاهی، تنوع، فراوانی و ترکیب گونهای اثرگذار بوده است. انجام این قبیل مطالعات ضمن درک نیازهای موجودات آبزی، به برنامهریزیهای حفاظتی موثر، تعیین حقآبه اکولوژیک و برداشت پایدار از منابع رودخانه کمک شایانی مینماید.https://japu.gau.ac.ir/article_6036_3a9a0172ad694faf6dbad45c8d9cf801.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Effects of different water hardness levels on, growth indices, survival rate, hematological parameters, and culture water quality of Caspian kutum fingerlings (Rutilus frisii)اثر سختیهای مختلف بر رشد، فراسنجههای خونی، نرخ بازماندگی، و کیفیت آب پرورش بچه ماهی سفید دریای خزر (Rutilus frisii)6180628810.22069/japu.2023.20174.1658FAفاطمه نیجاندانشآموخته شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریمحمد کاظم خالصینویسنده مسئول، دانشیار گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.سهراب کوهستان اسکندریمربی گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20220514The effect of different water hardness levels on growth indices, survival rate, hematological parameters, and water quality of Caspian Kutum (Rutilus kutum) fingerlings was investigated in a completely randomized design with six water hardness treatments (350, 600, 650, 700, 800, and 900 mg of calcium carbonate (CaCO3) each with three replications containing 13 pieces of fish (n = 300 in total) with an average weight of 2 g for 56 days. The highest final weight, body weight gain, and daily growth rate were estimated in the treatment with a hardness of 650 mg/L CaCO3 (P < 0.05); the same treatment represented the minimum feed conversion ratio and the lowest daily food intake (P < 0.05). The highest values of hardness and alkalinity of water were measured in the treatment with a hardness of 900 mg/L CaCO3 (P < 0.05). The highest levels of red blood cells were counted in well water treatment (600 mg/L CaCO3) + distilled water with a hardness of 350 mg/L CaCO3 (P < 0.05). The highest and lowest hemoglobin levels were estimated in treatments containing 700 and 900 mg/L CaCO3, respectively (P < 0.05). The highest levels of cortisol and glucose with significant differences between treatments were recorded in the treatment containing 15 g of CaCO3 with a hardness of 900 mg/L (P < 0.05). The highest amounts of sodium and calcium in fish meat were obtained in the treatment with a hardness of 650 mg CaCO3 (P < 0.05). Therefore, water hardness of 650 mg/L CaCO3 led to the highest values of final weight, body weight gain, and daily growth rate in R. kutum fingerlings in the laboratory (P < 0.05), which can be used for the culture of this valuable fish species.تأثیر سطوح مختلف سختی آب بر روی شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی، پارامترهای خونشناسی، و کیفیت آب پرورش بچهماهیان سفید دریای خزر (Rutilus kutum) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار سختی آب (350، 600، 650، 700، 800 و 900 میلیگرم کربنات کلسیم،CaCO3) هر کدام با سه تکرار حاوی 13 قطعه ماهی (جمعا 300 قطعه) با میانگین وزن 2 گرم به مدت 56 روز بررسی شد. بیشترین میزان وزن نهایی، افزایش وزن بدن، و نرخ رشد روزانه در تیمار با سختی 650 mg/L CaCO3 برآورد شد (05/0P <) و در همین تیمار حداقل ضریب تبدیل و کمترین غذای خورده شده روزانه بدست آمد (05/0P <). بیشترین مقادیر سختی و قلیائیت آب درتیمار با سختی 900 mg/L CaCO3 وجود داشت (05/0P <). بیشترین مقادیر گلبول قرمز در تیمار آب سالن (600 mg/L CaCO3) + آب مقطر با سختی 350 mg/L CaCO3 سنجش گردید (05/0P <). بیشترین و کمترین مقادیر هموگلوبین به ترتیب در تیمارهای حاوی سختیهای 700 و 900 mg/L CaCO3 برآورد شدند (05/0P <). بیشترین مقادیر کورتیزول و گلوکز با اختلافات معنیدار بین تیمارها در تیمار حاوی 15 گرم CaCO3 با سختی 900 mg/l ثبت شد (05/0P <). بیشترین مقادیر سدیم و کلسیم گوشت به ترتیب در تیمار با سختی 650 میلیگرم CaCO3 بدست آمد (05/0P <). بنابراین، سختی آب 650 میلیگرم CaCO3 منجر به بالاترین مقادیر وزن نهایی، افزایش وزن بدن، و نرخ رشد روزانه در بچهماهی سفید در محیط آزمایشگاهی گردید (05/0P <) که میتواند جهت پرورش این ماهی ارزشمند استفاده شود.https://japu.gau.ac.ir/article_6288_bbd2b8676badde7885adf22c557f2252.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222The effect of dietary supplementation with glycine on hematological and biochemical indices of blood plasma in beluga (Huso huso)اثر افزودن گلایسین به جیره غذایی بر شاخصهای خون شناسی و بیوشیمیایی پلاسمای خون در فیل ماهی، (Huso huso)8193631810.22069/japu.2022.20389.1683FAسید مرتضی حسینینویسنده مسئول، استادیار پژوهشی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، مرکز تحقیقات ذخایر آبزیان آبهای داخلی، گرگان، ایرانJournal Article20220702Rearing of sturgeon is of great importance in Iran, and diet is one of its important factor. A lot of research has been executed on the nutrition of these fish, but more researches are needed to complete this knowledge. The purpose of this research was to investigate the effect of adding glycine to the diet on hematological parameters, protein concentration and plasma enzyme activity in beluga (Huso huso). For this purpose, the fish were fed diets enriched with 0 (control), 0.25, 0.5 and 1% glycine for 8 weeks. The results showed that the number of red blood cells, hematocrit percentage and hemoglobin concentration in 0.25% and 0.5% glycine treatment were significantly higher than the control (P < 0.05). Also, these treatments had lower alkaline phosphatase and aspartate aminotransferase activities than the control (P < 0.05). 1% glycine treatment showed a significant increase in total plasma protein concentration, compared to the control treatment (P < 0.05). Also, there was no significant difference in MCV, MCH, MCHC, albumin, globulin, ammonia, and alanine aminotransferase and lactate dehydrogenase activities among the treatments (P > 0.05).. Based on these results, adding 0.25-0.5% glycine to the diet of beluga can improve hematological indicators.پرورش ماهیان خاویاری از اهمیت بالایی در کشور برخوردار است که جیره غذایی یکی از ارکان مهم آن می باشد. تحقیقات زیادی روی تغذیه این ماهیان انجام شده است ولی تحقیقات بیشتری برای تکمیل این دانش نیاز میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر افزودن گلایسین به جیره غذایی بر شاخصهای خون شناسی، غلظت پروتئینها و فعالیت برخی از آنزیمهای پلاسما در بچه فیل ماهی (Huso huso) بود. به این منظور ماهیها به مدت 8 هفته با جیرههای غذایی غنی شده با 0 (شاهد)، 25/0، 5/0 و 1 درصد گلایسین تغذیه شدند. نتایج نشان داد که تعداد گلبولهای قرمز، درصد هماتوکریت و غلظت هموگلوبین در تیمار 25/0 و 5/0 درصد گلایسین به طور معنیداری بالاتر از تیمار شاهد بود (P < 0.05). همچنین، این دو تیمار فعالیت آلکالین فسفاتاز و آسپارتات آمینوترنسفراز پایینتری نسبت به تیمار شاهد داشتند (P < 0.05). تیمار 1 درصد گلایسین افزایش معنیداری در غلظت پروتئین کل پلاسما نسبت به تیمار شاهد نشان داد (P < 0.05). همچنین، اختلاف معنی داری در مقدار MCV، MCH، MCHC، آلبومین، گلبولین، آمونیاک، و فعالیت آلانین آمینوترنسفراز و لاکتات دهیدروژناز بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (P > 0.05). بر اساس این نتایج، افزودن 5/0-25/0 درصد گلایسین به جیره غذایی فیل ماهی میتواند باعث بهبود شاخصهای خون شناسی شود.https://japu.gau.ac.ir/article_6318_137da59a591c194ddc0b4821223a1d1f.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Effects of sodium butyrate dietary supplement on some haematological parameters, immunity and intestinal microbiota and response to stocking density stress of young beluga (Huso huso)اثر مکمل غذایی بوتیرات سدیم بر برخی شاخصهای خونی، ایمنی و پاسخ به تنش تراکم فیل ماهی جوان (Huso huso)95107631910.22069/japu.2022.20268.1670FAحسین پناهی صاحبینویسنده مسئول، دانشجوی دکتری تکثیر و پرورش آبزیان، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانحسین اورجیاستاد گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانفرید فیروزبخشاستاد گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانمریم قیاسیاستادیار پژوهشی، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایرانJournal Article20220601The aim of this study was to investigate the physiological response of young beluga to different levels of sodium butyrate in the diet. For this purpose, 360 young beluga (average weight of 15 ± 0.56 g) with 6 experimental diets containing 0, 0.1, 0.2, 0.3, 0.4 and 0.5% sodium butyrate were fed for 8 weeks. The number of red blood cells (RBC) and MCV, MCH and MCHC indices were significantly higher in the 0.3% treatment than in the other treatments (p <0.05). The number of white blood cells (WBC) and the amount of hemoglobin and hematocrit in fish fed with 0.3% sodium butyrate in the feed were higher than other treatments, although there was no significant difference with the treatment of 0.4% and the control group (p >0.05). Lysozyme activity and IgM level in 0.3% treatment was significantly higher than other treatments (p <0.05). Cortisol and glucose levels in fish fed diets containing 0.3% sodium butyrate increased slightly less than other groups after acute density stress and a significant difference was observed between treatments (p <0.05). Overall, this study indicates that including 0.3% sodium butyrate in the diet of young beluga can improve fish health, innate immune response and resistance to density stress.این مطالعه با هدف بررسی پاسخ فیزیولوژیکی فیل ماهیان جوان به سطوح مختلف بوتیرات سدیم در جیرة غذایی انجام پذیرفت. بدین منظور تعداد 360 قطعه فیل ماهی جوان با میانگین وزنی 56/0 ± 15 گرم با 6 جیرة آزمایشی حاوی 0، 1/0، 2/0، 3/0، 4/0 و 5/0 درصد بوتیرات سدیم به مدت 8 هفته تغذیه شدند. فیلماهیان مورد مطالعه بهطور تصادفی به 18 حوضچه آزمایشی به حجم 2/3 مترمکعب (3200 لیتر) و حجم آبگیری 1 مترمکعب (1000 لیتر) انتقال داده شدند (هر حوضچه 20 قطعه ماهی) و روزانه 6 بار با جیرههای آزمایشی در حد سیری تغذیه شدند. تعداد گلبولهای قرمز خون (RBC) و شاخصهای MCV، MCH و MCHC در تیمار 3/0 درصد از سایر تیمارها بهطور معنیداری بیشتر بود (05/0 p<). تعداد گلبولهای سفید خون (WBC) و مقدار هموگلوبین و هماتوکریت در ماهیان تغذیه شده با 3/0 درصد بوتیرات سدیم، بیشتر از سایر تیمارها بود، اگرچه تفاوت معنیداری با تیمار 4/0 و گروه شاهد نداشت (05/0 <p). فعالیت لیزوزیم و میزان IgM در تیمار 3/0 درصد بهطور معنیداری از سایر تیمارها بالاتر بود (05/0 >p). میزان کورتیزول و گلوکز در فیلماهیان تغذیهشده با جیرة حاوی 3/0 درصد بوتیرات سدیم پس از تنش تراکم حاد نسبت به گروههای دیگر به میزان کمتری افزایش یافت و اختلاف معنیدار بین تیمارها مشاهده شد (05/0>p). در مجموع، نتایج این مطالعه نشان میدهد که گنجاندن 3/0 درصد بوتیرات سدیم در جیرة غذایی فیل ماهیان جوان، میتواند به سلامت ماهیان، بهبود پاسخ ایمنی ذاتی و مقاومت در برابر تنشهای تراکم کمک کند,https://japu.gau.ac.ir/article_6319_00878b4d0ba463e6cea5a02774c22e6a.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Dose- and size-dependent effects of polystyrene microplastic on antioxidant and immune genes of gold fish (Carasius auratus)اثرات وابسته به اندازه و غلظت میکروپلاستیک پلیاستایرن بر ژنهای آنتیاکسیدانی و ایمنی ماهی کاراس طلایی (Carasius )auratus109121632010.22069/japu.2022.20742.1722FAعظیم لیاقیگروه تولید و بهرهبرداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.حدیثه کشیرینویسنده مسئول، گروه تولید و بهرهبرداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانسیده آیناز شیرنگیگروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد، ایرانمحمد قلی زادهگروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد، ایران0000-0002-2314-0714صفورا ابرقوییگروه تولید و بهرهبرداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article20221102Nowadays, plastic pollution is regarded as one of the most threatening environmental pollution. In this regard, microplastics may enter the food web and produce some negative impacts in aquatics. The goal of the present study was to study effects of polystyrene microplastic on antioxidant and immune genes expressions in gold fish (Carasius aurata). For this, polystyrene microplastic was synthetized via suspension and emulsion polymerization method in two sizes of 0/25 and 8 µm. The fish were exposed to the microplastic with sizes of 0.25 and 8 µm and concentrations of 0.05, 0.5 and 5 mg/L during 28 days under 6 treatments. Based on the results, polystyrene microplastic induced gene expression of SOD, CAT and HSP70 that were dependent on the microplastic concentration and size. Smaller size of microplastic showed higher induction effect on the studied genes expressions so that in most cases, the highest level in the same concentrations was observed in the treatments exposed to 0.25 µm microplastic. With increase in microplastic concentration from 0.05 to 5 mg/L, a similar decreasing-increasing trend was observed in the investigated genes expressions but the CAT gene reaction was slightly different. Overall, more studies seem necessary to understand polystyrene microplastic effects on aquatics and its potential mechanisms. With respect to the results from the present study indicating the changes in antioxidant and immune genes expressions under microplastic exposure, establishing some strategies seem to be obligatory to manage the effluents entered to the aquatic ecosystems and prevent more microplastics increase in the environment. Totally, based on the results, it could be said that polystyrene microplastic as a pollutant can induce the antioxidant and immune system of gold fish.امروزه، آلودگی پلاستیکی یکی از خطرناک ترین آلودگی های زیست محیطی محسوب میشود. در این خصوص، میکروپلاستیکها ممکن است وارد شبکه غذایی شده و باعث بروز برخی اثرات منفی در آبزیان شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات میکروپلاستیک پلیاستایرن بر بیان ژنهای آنتی اکسیدانی و ایمنی در کاراس طلایی (Carasius auratus) انجام گرفت. بدینمنظور، میکروپلاستیک پلی استایرن از طریق پلیمریزه شدن امولسیونی و تعلیقی در دو اندازه ۲۵/۰ و ۸ میکرومتر تهیه شد. ماهیان در غالب ۶ تیمار با اندازههای ۲۵/۰ و ۸ میکرومتر و غلظتهای ۰۵/۰، ۵/۰ و ۵ میلیگرم بر لیتر میکروپلاستیک طی ۲۸ روز مواجه شدند. بر اساس نتایج، میکروپلاستیک پلیاستایرن باعث القای بیان ژنهای SOD، CAT و HSP70 شد که وابسته به غلظت و اندازه میکروپلاستیک بود. اندازه کوچکتر میکروپلاستیک اثر القایی بالاتری در بیان ژنهای مورد بررسی نشان داد بهنحویکه در بیشتر موارد بالاترین سطح در غلظتهای مشابه در تیمارهای مواجهه یافته با میکروپلاستیک ۲۵/۰ میکرومتر مشاهده شد. با افزایش غلظت میکروپلاستیک از ۰۵/۰ تا ۵ میلیگرم بر لیتر، روند مشابه کاهشی-افزایشی در بیان ژنهای مورد مطالعه مشاهده شد که البته رفتار ژن CAT قدری متفاوت بود. رویهمرفته با توجه به نتایج، میتوان بیان داشت میکروپلاستیک پلیاستایرن بهویژه در اندازههای پایینتر میتواند به عنوان یک آلاینده باعث تحریک سیستم آنتی-اکسیدانی و ایمنی ماهی کاراس طلایی شود.https://japu.gau.ac.ir/article_6320_ddfa14408d9d6cd3cfa88604572db66c.pdfدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمجله بهره برداری و پرورش آبزیان2345-427X11420221222Investigating the status of stocks of the common kilka Clupeonella cultriventris caspia in the Iranian waters of the Caspian Sea (2020-2021)بررسی وضعیت ذخایرکیلکای معمولی Clupeonella cultriventris caspia در سواحل ایرانی دریای خزر (1400-1399)123135632110.22069/japu.2022.20534.1700FAعلی اصغر جانبازنویسنده مسئول، کارشناسارشد سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایرانحسن فضلیدانشیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایرانسید امین اله تقویدانشیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهران، ایرانمسطوره دوستداراستادیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، تهران، ایرانفرامرز باقرزاده افروزیکارشناس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایرانکامبیز خدمتیکارشناسارشد سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی، انزلی، ایران.غلامرضا رازقیانکارشناس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایران.Journal Article20220822In this study, the biological indicators (length, weight, age) and the stock of the common kilka (Clupeonella caspia) in the Iranian waters of the Caspian Sea were investigated in 2020 and 2021. The results showed that the amount of kilka caught was 20050 tons in 2020, reached 20138 tons in 2021, and presented fairly stable. The catch per unit effort (CPUE) was 2.298 and 2.321 tons per vessel per night, respectively. The average fork length (± standard deviation) of common kilka (male and female) was 100.9 ± 11.1 mm, and the minimum and maximum were 62.5 and 137.5 mm, respectively. In the catch composition, age groups of 3 and 4 years dominated the catch, representing 78.9% and 77.9%, respectively. In the years 2020 and 2021, the total biomass was estimated to be 92653 and 78135.3 tons, age 3 had the highest biomass (31615.1 and 22672.6 tons, respectively). The biomass of mature individuals were 44277.6 and 41606.5, respectively. The ratio of matures to the total biomass was 47.8% and 53.2%, respectively. The acceptable biological catch (ABC) of this species was estimated at 18,000 tons with a precautionary approach. During the last decade, the average catch of this species was 22769 ± 1904 tons, which is more than the estimated ABC.در این تحقیق شاخص های زیستی و ذخیره جمعیت گونه کیلکای معمولی در سواحل ایران طی سالهای 1399و 1400 مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان صید کیلکا در کل سواحل ایرانی دریای خزر در سال 1399 معادل 20050 تن بوده که با در صد تغییرات بسیار کمی به 20138 تن در سال 1400 رسیده است. میزان صید در واحد تلاش بترتیب 298/2 و 321/2 تن بازاء هر شناور در هر شب بوده است. میانگین طول چنگالی ماهی(± انحراف معیار) کیلکای معمولی در مجموع نر و ماده 1/11±9/100 میلیمتر، حداقل و حداکثر طول چنگالی بترتیب 5/62 و 5/137 میلیمتر بوده است و همواره ماهیان با گروه سنی3 و 4 سال بترتیب با 9/78 و 9/77 درصد بیشترین فراوانی را داشته اند. میزان ذخایر این گونه ماهی کیلکای معمولی در سالهای 1399 و 1400 بترتیب حدود 92653 و3/78135 تن برآورد شد و ماهیان 3 ساله بیشترین میزان ذخایر را داشتند (بترتیب 1/31615 و 6/22672 تن). میزان زیتوده مولدین این گونه بترتیب برابر 6/44277 و 5/41606 تخمین زده شد. نسبت زیتوده مولدین به کل نیز بترتیب 8/47 و 2/53 در صد بود. میزان صید بیولوژیک قابل قبول این ماهی با رویکرد احتیاطی 18000 تن برآورد شد. میزان صید این گونه در سواحل ایران در ده سال اخیر بطور میانگین1904± 22769 تن بوده که بیشتر از صید قابل قبول بیولوژبک یعنی 18000 تن میباشد که در واقع میزان قابل برداشت مجاز از ذخایر این ماهی رعایت نشده است.https://japu.gau.ac.ir/article_6321_d27b0aa35354ec7d03ede169f46a0e2b.pdf